اعتماد به نفس چیست و راههای تقویت اعتماد به نفس

تا حالا چند بار شده که با خود گفتهاید اعتماد به نفس من کم است یا زیاد است؟ چقدر شخصی را دیدهاید و همین حرفها را به او زدهاید؟ آیا تعریف دقیق اعتمادبهنفس را میدانید؟ و آیا میدانید چطور میشود آن را ارتقا داد؟
اعتماد به نفس یعنی چه؟
در نگاه اول شاید اینطور به نظر برسد که نیازی به تعریف اعتماد به نفس نداریم و فکر کنیم که همه میدانیم معنای آن چیست.
ولی در واقعیت داستان متفاوت است!
بسیاری از افراد دقیقاً نمیدانند اعتمادبهنفس چیست و به سادگی آن را با عزت نفس اشتباه میگیرند و حتی آن را یک موضوع کلی میدانند.
اعتمادبهنفس یعنی شخص به توانمندیهای خودش باور داشته باشد.
پس با این تعریف یک نکته را متوجه میشویم. شخص باید توانمندیهایی داشته باشد و به آنها باور داشته باشد.
پس میتوانیم اعتمادبهنفس را متشکل از دو جز بدانیم: مهارت و باور
تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس
در بسیاری از کتابها و گفتار روزانه مردم عزت نفس و اعتماد به نفس معادل هم در نظر گرفته میشوند.
در حالی که این دو عبارت، دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند.
همانطور که بالاتر گفتیم، اعتماد به نفس یعنی باور شخص به توانمندیهای خودش
تعریف عزت نفس از ناتانیل براندن در کتاب روانشناسی عزت نفس:
براندن در این کتاب عزت نفس را متشکل از دو بخش میداند، یکی احساس داشتن صلاحیت برای خوشبخت شدن، احترام به خود یا حرمت نفس، و دیگری احساس اطمینان از خود در برخورد با چالشهای زندگی یعنی باور خودتوانمندی.
به طور خلاصه یعنی خود را شایستهی عشق و احترام بدانیم و باور داشته باشیم که ارزشمند هستیم و در مقابل چالشهای زندگی توانمندی کافی داریم.
پس با این دو تعریف متوجه شدیم که هرچند این دو عبارت اشتراکاتی هم دارند ولی در اصل دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند.
افزایش اعتماد به نفس
همه انسانها دوست دارند اعتمادبهنفس بالایی داشته باشند.
در مورد افزایش اعتمادبهنفس کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است ولی در اینجا قصد داریم کمی متفاوت به موضوع نگاه کنیم.
در تعریف اعتمادبهنفس دیدیم که اعتمادبهنفس از دو جز تشکیل شده است: مهارت و باور
یعنی شخص باید ابتدا مهارتی داشته باشد و سپس نسبت به آن مهارت باور درستی داشته باشد.
یکی از اشکالاتی که بسیاری از افراد در مورد اعتماد به نفس دارند این است که اعتمادبهنفس را یک مفهوم کلی میدانند.
شخص میگوید من اعتماد به نفس ندارم! این صحبت اشکال دارد زیرا باید مشخص کنیم در کجا اعتمادبهنفس یا نداریم.
اگر میگویم اعتمادبهنفس ندارم باید در ادامه بگویم در فلان چیز. مثلاً من در رانندگی اعتمادبهنفس ندارم، یا من در نواختن گیتار اعتمادبهنفس دارم.
خب شرط اول برای اعتماد به نفس داشتن، کسب مهارت است.
اگر من کاری در زمینهای مهارت کافی نداشته باشم قطعاً اعتماد به نفس سالم هم نخواهم داشت.
کسب مهارت
در اینجا چند نکته برای کسب مهارت ذکر میکنم که کمک میکند درک بهتری از مهارت آموزی داشته باشیم.
زمان: باید برای تمرین کردن و یادگیری زمان کافی صرف کنیم. فکر نکنیم با یکی دو بار تمرین میشود در مهارتی مسلط شد.
بهتر است در زمانهای 60 تا 90 دقیقه و به طور متمرکز تمرین کنیم.
تمرین درست: بسیاری از ما اصول تمرین درست را نمیدانیم. تمرین آگاهانه و اصولی یکی از لازمههای کسب مهارت است. این موضوع در کتاب قله به طور کامل و جامع بررسی شده است.
حفظ انگیزه: باید بتوانیم در حین مسیر انگیزه خود را بالا نگه داریم. هرقدر اقدام بیشتری داشته باشیم به همان نسبت انگیزه بالاتری هم خواهیم داشت.
بهتر است افزایش انگیزه درونی باشد تا بیرونی. پس سعی کنید با فکر درست و تصویرسازی از نتیجهی کار مورد نظرتان، انگیزه خود را بالا نگه دارید.
اشتباهات: بعضی از افراد در حین کسب مهارت و یادگیری اشتباهاتی دارند که باعث میشوند نتوانند به خوبی مهارتی کسب کنند یا سرعت رشد آنها را پایین میآورد.
مثلاً یادگیری همزمان چند مهارت، فراهم نکردن شرایط تمرین، نداشتن ابزار لازم، وقت کافی نگذاشتن و …
با رعایت این نکات تقریباً میتوانیم راحتتر مهارتهای جدید کسب کنیم ولی اگر نیاز به یک منبع کامل در این زمینه دارید، پیشنهاد ما به شما کتاب قله است.
باور
وقتی ما در کاری مهارت کافی داریم، اگر سیستم باور درستی داشته باشیم باید اعتمادبهنفس ما خوب باشد.
اگر بعد از کسب مهارت همچنان در یک موضوع اعتماد به نفس کمی داریم، نشان دهنده این موضوع است که باور ما نسبت به آن اشکال دارد و باید باور خود را اصلاح کنیم.
در بسیاری از موارد افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، اشکال در مهارت نداشتن است. ولی هستند افرادی که با وجود مهارت بالا همچنان اعتماد به نفس کافی ندارند و مشکل آنها در باورهایشان هست.
در اینجا قصد داریم کمی به شما کمک کنیم تا سیستم باورهایتان را اصلاح کنید.
باورهای ما دو دسته هستند: یا ما را به انسانی که میخواهیم بشویم نزدیک میکند یا دور میکند.
یکی از باورهایی که شدیداً ما را از مسیر اصلی دور میکند و باعث افت اعتماد به نفس میشود کلمهی “باید” است.
این کلمه اعتماد به نفس انسان را نابود میکند.
شخص در کاری به تازگی مهارت کسب کرده و قصد دارد آن را انجام بدهد. فردی را میبیند که سالها همان کار را انجام داده و تجربه بسیار بالایی دارد و با خود میگوید: من “باید” مثل این باشم.
این بایدها باعث میشود شخص گمان کند که از ابتدا باید شبیه به یک فرد با تجربه عمل کند و هیچ خطا و اشتباهی نداشته باشد. نتیجهی این باور چیست؟
اقدام نکردن و در نتیجه رشد نکردن و نهایتاً تخریب اعتماد به نفس
زمانی که ما باورهای غلطی در مورد خودمان و زندگی داریم، از ابتدا بازنده هستیم و قطعاً اعتمادبهنفس بالایی نخواهیم داشت.
اگر باور غلط در مورد کاری داشته باشیم تلاش کافی نخواهیم کرد و در نتیجه شکست میخوریم و با هر بار شکست خوردن باور غلط ما تشدید میشود.
تغییر باور
چند کار میتوانیم برای تغییر باورها انجام دهیم:
- باورهای مخرب را پیدا کنید (باوری که شما را از تبدیل شدن به انسان مورد نظرتان دور میکند)
- یافتن استثناها
- در معرض باورهای درست باشید
- رفتار براساس باورهای درست (به صحبتهای ذهنیتان توجه نکنید)
- تمرین و تکرار برای یادگیری
مثلاً قصد دارید اعتماد به نفس خودتان را در رانندگی افزایش دهید.
مشاهده میکنید که مهارت کافی دارید ولی همچنان اعتماد به نفس کمی دارید و این یعنی باورهای شما غلط هستند.
اول باورهای مخرب را پیدا کنید. مثلاً ممکن است باور شما این باشد که من هیچ وقت رانندگی یاد نمیگیرم یا نگران هستید که شاید تصادف کنید.
هر باور مخربی که دارید را پیدا کنید.
بعد به دنبال استثناها باشید. چند نفر هستند که رانندگی میکنند؟! میتوانید میلیونها استثنا برای باورتان پیدا کنید.
حال به باورهای درست فکر کنید و در معرض آنها باشید. همه افراد در ابتدای رانندگی کردن ضعیف هستن و کمکم مسلط میشوند.
هیچ کس از ابتدا و مادرزاد راننده نبوده و فقط لازم است تمرین کافی و پشتکار داشته باشم.
تا جایی که میتوانید در معرض این باورهای درست باشید.
بعد از اینکه باورهای درست را پیدا کردید، براساس آنها رفتار کنید. باور درست میگوید همه در ابتدای یادگیری رانندگی ضعیف هستند و باید تمرین کنند. پس شما هم باید تمرین کنید.
معمولاً در این مواقع ذهن شما سعی میکند با جملات منفی و باورهای الکی جلوی کار شما را بگیرد، ولی به آن توجهی نداشته باشید و براساس باور درستتان عمل کنید.
در نهایت سعی کنید این مسیر را تمرین کنید تا برای شما تبدیل به یک مهارت و عادت بشود.
این مسیر تغییر باور به شما کمک میکند بتوانید باورهایتان را اصلاح کنید و اعتمادبهنفس بالایی داشته باشید.
رفتار افراد با اعتماد به نفس
در کنار نکات اصلی که برای کسب اعتماد به نفس گفته شد، یک سری نکات جانبی هستند که میتوانند در ایجاد احساس و باور اعتماد به نفس کمک کننده باشند.
فراموش نکنید که این نکات کمک کننده هستند و مسئله اصلی که باعث افزایش اعتماد به نفس میشود همان کسب مهارت و اصلاح باورهاست.
ارتباط چشمی: افراد با اعتماد به نفس هنگام صحبت کردن با دیگران ارتباط چشمی خود را حفظ میکنند. اگر دوست دارید در هنگام صحبت با دیگران با اعتمادبهنفس به نظر برسید، بهتر است که ارتباط چشمی را فراموش نکنید. البته ارتباط چشمی به معنای زل زدن در چشمان مخاطب نیست! بلکه باید حدوداً یک مثلث بین دو چشم مخاطب و پیشانی او در نظر بگیرد و نگاهتان بین این سه نقطه در گردش باشد.
محکم صحبت کردن: افرادی که خیلی آرام و شل صحبت میکنند این پیغام را به مخاطب میدهند که من اعتمادبهنفس ندارم. در هنگام صحبت کردن سعی کنید شمرده و محکم صحبت کنید تا حس اعتماد به نفس شما کاملاً منتقل شود.
صاف ایستادن: فردی که قوز میکند یا در هنگام ایستادن دائماً تکان میخورد به نظر شما اعتماد به نفس بیشتری دارد یا فردی که صاف و استوار در جایش ایستاده؟ سعی کنید شانههای خود را صاف نگه دارید و تا جای ممکن قوز نکنید و استوار باشید.
شیک پوشیدن: افرادی که به ظاهر خود اهمیت نمیدهند و شلخته و نامرتب هستند احساس خوبی در مخاطب ایجاد نمیکنند. درست است که پوشش ارزش انسان را تعیین نمیکند ولی نباید طوری باشیم که حتی خودمان هم از پوششمان احساس ضعف کنیم.
این چند نکته را در کنار نکات اصلی ذکر شده به کار ببندید. فراموش نکنید که برای قوی شدن در این مهارتها نیاز به تمرین دارید، پس تمرین را فراموش نکنید!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.