کپی کاری و تقلید و اثر آن در موفقیت و دستاوردها
تا حالا واسه شما پیش اومده چیزی رو کپی کنید یا از کسی در کاری تقلید کنید؟ بعید میدونم که این کار رو نکرده باشید. اغلب مردم حتی برای یک بار هم که شده کپی کاری و تقلید رو تجربه کردن.
اون لحظه با خودمون فکر میکنیم که ایول کارم راه افتاد و نتیجه هم گرفتم ولی وقتی به صورت بلندمدت به قضیه نگاه میکنیم، واقعیت چیز دیگهای رو نشون میده.
داستان کپی کاری ما در رانندگی
چند روز پیش مجبور به سفر شدیم. در راه برگشت بودیم و در مسیر خوزستان به اصفهان مشغول رانندگی بودیم.
این مسیر بسیار پر پیچوخم و پر ترافیکه. پر از ماشینهای سنگین که دارن محصولات شیمیایی یا نفتی رو از خوزستان به سمت دیگر استانها منتقل میکنند.
از اونجایی که در این مسیر کامیونها مجبورن خیلی آهسته حرکت کنن معمولاً ترافیک سنگینی پشت سر اونها ایجاد میشه.
ما هم در همین ترافیک مشغول رانندگی بودیم که ناگهان…
ماشین راهنمایی و رانندگی خیلی قشنگ از کنار ما سبقت گرفت و رفت.
ما پشت سر این ماشین در حرکت بودیم و هر بار میدیدیم که به صورت غیرمجاز سبقت میگیره و در ترافیک پشت کامیونها متوقف نمیشه.
به خودمون گفتیم خب وقتی پلیس داره سبقت میگیره یعنی حتماً ما هم اجازه این کار رو داریم دیگه!
دیگه بعد از اون ما شروع کردیم به کپی کاری و تقلید از ماشین پلیس و هر جا که اونا سبقت میگرفتن ما هم همین کار رو میکردیم.
خیلی خوشحال نگاه میکردیم که چقدر سریع داریم مسیر رو جلو میریم و پشت ترافیک گیر نکردیم.
یه نیم ساعتی به همین منوال گذشت.
پیچ آخر رو هم رد کردیم که دیدیم ای داد بیداد!
ماشین پلیس زده کنار و به ما میگه توقف کنید.
ایستادیم و پیاده شدیم و درخواست مدارک کردن. مدارک رو که تحویل دادیم یه جمله گفتن:
قرار نیست هرجا که من سبقت گرفتم شما هم سبقت بگیرید. من ماموریت دارم و دارم میرم سر صحنهی تصادف که سبقت میگیرم. شما چرا دنبال من سبقت میگرفتین؟!!
اینو که گفت یه لحظه تو فکر فرو رفتم.
چرا هرکاری کرد ما هم کردیم؟
چرا هر رفتارش رو تقلید و کپی کردیم؟
اصلاً به بعدش فکر کرده بودیم؟ به شرایطش چی؟
کپی کاری و تقلید بدون علم
زمانی که ما نسبت به فلسفه و علت پشت یک عمل آگاهی نداریم، و دقیقاً نمیدونیم چرا شخصی کاری رو انجام میده، کپی و تقلید بدترین کار ممکنه.
شاید اون کار واسه اون شخص عالی و لازم باشه، ولی واسه ما چی؟
آیا هرچیزی که برای بقیه جواب داده برای ما هم جواب میده؟
لازمه که ما شرایط و اولویتهای خودمون و شرایط و علت اون کار رو بسنجیم، و اگر اون کار به درد ما خورد متناسب با شرایط خودمون اون رو بهینه کنیم. نه اینکه دقیقاً همون رو کپی کنیم.
کپی و تقلید در موفقیت
موضوع کپی کاری و تقلید در مسائل حوزه موفقیت خیلی بزرگ شده.
شخص نگاه میکنه که فلان آدم موفق چه کاری انجام داده، میگه خب منم اگه همون رو انجام بدم حتماً نتیجه میگیرم.
نگاه میکنه فلان نویسنده چی گفته، میگه اگه من عین همینو انجام بدم حتماً موفق میشم.
در حالی که واقعاً اینطوری نیست.
برای رسیدن به موفقیت ما نیاز به چیزی بزرگتر از کپی کاری داریم. به دو علت:
- با کپی نکردن خلاقیت خودمون بالا میره و در مشکلات بهتر عمل میکنیم
- راه حل بهتری پیدا میکنیم که متناسب با نیازها و شرایط خودمونه نه بقیه
اگه شخص واقعاً به دنبال دستاوردهای بلندمدت و دائمی هست، باید بدونه که با کپی کاری دقیقاً برخلاف این موضوع حرکت میکنه و نتیجه نخواهد گرفت.
نقش اهداف و ارزشها
زمانی که شخص اهداف مشخصی داره، زمانی که ارزشهای فردی مشخصی داره، کمتر به سمت کپی و تقلید حرکت میکنه.
علت اینه که اون شخص دقیقاً میدونه از زندگیش چی میخواد و باید در چه مسیری حرکت کنه.
شاید از مسیر و کارهای افراد موفق ایده بگیره ولی هرگز اونها رو کپی نمیکنه، چون میدونه ممکنه با ارزشها و اهدافش در تضاد باشن.
ولی دقیقاً برعکس، افرادی که ارزشهای فردی مشخصی ندارن خیلی راحتتر تن به کپی کاری و تقلید میدن چون واسشون فقط نتیجه گرفتن در یک لحظه اهمیت داره نه موفقیت و نتایج بلندمدت.
نتیجهگیری
کپی کاری و تقلید از دیگران شاید در ابتدا جذاب و موثر به نظر برسه، ولی در بلندمدت راه موفقیت ما رو سد خواهد کرد.
باید بتونیم در هر کاری مسیر درست و سبک خودمون رو پیدا کنیم.
باید خودمون باشیم و طبق ارزشها و نیازهای خودمون حرکت کنیم.
اینطوری در بلندمدت نتایج بزرگی به دست میاریم و کیفیت کار ما ارتقا پیدا میکنه.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.