کنکور و انتخاب رشته؛ بدون شناخت خودت انتخاب رشته نکن!
نتایج کنکور امسال هم اعلام شد و مثل همیشه یک عده خوشحال هستن و یک عده ناراحت. از الان به بعد خانوادهها شروع میکنن به توصیه کردن فرزندشون که کدوم رشته بهتره و چه رشتهای برن و از این چیزهایی که اگر کنکور داده باشید احتمالاً باهاش مواجه شدین.
فارغ از رتبهای که هر شخص در کنکور آورده، الان تمام تمرکز کنکور دهنده و خانوادهش روی اینه که بتونه دانشگاه بهتر و رشتهی بهتری قبول بشه. تمام چیزی که اینجا میخوام بگم در مورد همینه:
رشتهی بهتر
کنکور و قضاوت
سالهاست برای ورود به دانشگاههای کشور آزمونی به اسم کنکور وجود داره. فارغ از بحث مفید بودن یا نبودن کنکور و صحبتهایی که همیشه در این مورد میشه، من میخوام چیز دیگهای بگم.
کنکور مثل تمام امتحاناتی که انسان در طی زندگی میده یک آزمون هست و نه چیزی بیشتر. این آزمون به هیچ وجه نشان دهندهی استعداد و تواناییهای یک فرد نیست.
شخصی ممکنه از نظر درسی در سطح بسیار خوبی باشه ولی به دلیل مشکلات شخصی نتونسته باشه اون سال برای کنکور آماده بشه، یا حتی شخص آمادهی کنکور دادن هست ولی روز قبل از آزمون یک اتفاق ناگوار واسش پیش میاد یا بیمار میشه و در بدترین حالت ممکن در جلسه حاضر میشه.
هزاران اتفاق ممکنه وجود داشته باشه که نتیجه کنکور رو برای یک شخص تغییر بده. پس اگر شما در کنکور علیرغم تلاشتان نتیجهی دلخواه رو کسب نکردین، مراقب باشید خودتون رو بیارزش ندونید یا فکر نکنید که اینجا پایان دنیاست.
قطعاً افرادی که در کنکور نتیجهی خوبی کسب میکنند تلاش کافی داشتند ولی هستند افرادی که تلاش هم داشتهاند ولی نتیجهی مناسبی نگرفتهاند.
پس اجازه بدید که قبول کنیم نتیجهی کنکور چیزی به جز نتیجهی یک آزمون نیست و نباید هیچکس رو به خاطر نتیجهی یک آزمون قضاوت کنیم.
انتخاب رشته بعد از کنکور
یادم میاد زمانی که خودم کنکور داشتم، بعد از اعلام نتایج همه دوستان و همکلاسیهایم به دنبال انتخاب رشتهی بهتر بودن. منم یک نفر همانند بقیه همین ذهنیت رو داشتم و دائم به این فکر میکردم که من باید رشتهی خوبی قبول بشم.
اون زمان کسی نبود به من بگه رشتهی بهتر یعنی چی آخه؟!!
چه فاکتوری باعث میشه یک رشته بهتر بشه یا بدتر؟
بازار کار؟
اسم رشته؟!
میزان معروفیت اون رشته؟
هیچ رشتهای برتری بر رشتهی دیگه نداره و هر کدوم جایگاه خاص خودشون رو دارند و در بالاترین حالت میشه گفت یک رشته بازار کار بهتری داره و یک رشته بازار کار بدتر (شاید)
اما در این وسط هیچ کس نمیگه آقا پسر و دختر خانومی که کنکور دادی تو واقعاً به چی علاقه داری؟! واقعاً چه رشتهای هست که حال تو رو خوب کنه؟ چه رشتهای هست که اگه واردش بشی حتماً آیندهی درخشانی توی اون خواهی داشت؟
همه فقط بهش میگن فکر کن و رشتهی بهتری انتخاب کن!
کنکور و ارزش شناسی
وقتی به نفرات برتر کنکور سالهای گذشته نگاهی میندازیم یک چیز شدیداً جلب توجه میکنه، و اون هم رشتههای اونهاست.
اغلب نفرات برتر کنکور هر سال رشتههای کاملاً تکراری میرن. یعنی نفرات اول ریاضی برق یا مکانیک دانشگاه شریف یا تهران میرن معمولاً، نفرات برتر تجربی پزشکی و نفرات برتر انسانی هم که حقوق.
شاید بشه گفت در 99% مواقع این موضوع تکرار شده. سوالی که اینجا واسه من پیش میاد اینه که یعنی این افراد واقعاً همه به این رشتهها علاقه شدید داشتن و استعداد اون رو دارن؟
یعنی نمیشه نفر اول کنکور ریاضی معماری دوست داشته باشه؟! یا مثلاً مهندسی مواد؟
نمیشه نفر اول کنکور انسانی به جای حقوق مثلاً روانشناسی دوست داشته باشه؟!
نمیشه نفر اول کنکور تجربی به جای پزشکی مثلاً پرستاری دوست داشته باشه؟!
ارزشهای ما
این تکرار انتخابها عمیقاً من رو به فکر فرو میبره و در خاطرات سالهایی که کنکور داشتم غرق میکنه. اون زمان که منم مثل همین بچههای کنکوری فکر میکردم چون همیشه نفرات برتر همین رشتهها رو رفتن، پس منم همینها رو باید برم و تلاش میکردم توی انتخاب رشته کنکور اکثر انتخابهام رو همین رشتهها بگذارم.
به نظر من مشکل از جایی شروع میشه که بچه دبیرستانیهای ما خودشون، ارزشهاشون، تواناییهاشون و علایقشون رو درست نمیشناسن. کسی نیومده بهشون بگه که پسر خوب، دختر خوب تو واقعاً از زندگی چی میخوای؟ چی توی زندگی تو رو عمیقاً خوشحال میکنه و چه کاری هست که وقتی انجام میدی حالت واقعاً خوبه؟
وقتی فرد شناخت کافی از ارزشها و توانمندیهاش نداشته باشه، به سمتی سوق پیدا میکنه که اغلب افراد دیگه رفتن و فکر میکنه که حتماً اون مسیر درسته.
صد البته در این وسط نقش فشار خانواده رو نباید فراموش کرد. خانوادهای که دائماً سعی میکنه بچه رو به سمتی بفرسته که به نظر خودش درسته، حتی اگه فرزندش به اون موضوع علاقهی چندانی نداشته باشه و توانمندی کمی داشته باشه.
به نظرم تا وقتی فرد شناخت کافی از ارزشها و توانمندیهای خودش نداشته باشه، انتخاب درستی نخواهد داشت. ممکنه فرد در محیط اون رشتهای که قرار میگیره رشد کنه و بهتر بشه ولی آیا باز هم همونقدر حالش خوبه که اگر در رشته و زمینهی مورد علاقهی خودش میبود؟
و در نهایت
اگر کنکوری هستید و هر نتیجهای کسب کردین بهتون پیشنهاد میدم قبل از اینکه انتخاب رشته کنید، کمی بیشتر در مورد خودتون فکر کنید و سعی کنید با شناخت کامل از خودتون انتخاب رشته کنید و نه فقط به خاطر حرف دیگران یا صرفاً چون که بقیه هم این رشته رو رفتن!
ببینید ارزشهای شخصی شما به چه سمتی هست؟ دوست دارید چه سبک رشتههایی رو بخونید و چه سبک زندگی داشته باشید و بعد از اینکه به شناخت کافی از خودتون، علایق واقعیتون و استعدادهاتون رسیدین انتخاب کنید.
اگر با شناخت و درک کافی تونستید یک رشته رو انتخاب کنید، خیلی به حرف بقیه توجه نکنید که میگن این رشته خوب نیست یا بازار کار نداره یا جملاتی شبیه به این. مهمترین چیز در موفقیت در یک زمینه علاقهی شما و پیگیری و سرسختی شماست. اگر در یک رشته با بهترین بازار کار هم تحصیل کنید، ولی اونقدر علاقه نداشته باشید که سختیهای اون رو تحمل کنید مطمئن باشید نتیجه نخواهید گرفت و اگر رشتهای انتخاب کنید که بازار کار خوب نداره ولی شما عاشقانه پیگیرش هستید، شک نکنید از بزرگان اون زمینه خواهید شد.
اگر در شناخت ارزشها، علایق، استعدادها و تواناییهاتون دچار مشکل شدید و شک داشتید، بهتره که از مشاور متخصص در این زمینه کمک بگیرید تا با خیال راحتتر انتخاب کنید.
اگر شما والدین یک کنکوری هستید، لطفاً به جای تحمیل کردن علایق و باورهای خودتون در انتخاب رشتهی فرزندتون، بهش کمک کنید به شناخت بهتری از خودش برسه و بتونه در نهایت انتخابی داشته باشه که در اون احساس بهتری داشته باشه.
با آرزوی موفقیت برای شما کنکوریهای عزیز
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.