پشتکار و موفقیت؛ اهمیت تلاش مداوم و اثر آن
احتمالاً در اطراف خود افرادی را دیدهاید که با تلاش و پشتکار از هیچ به همه چیز رسیدهاند. حتی اگر کسی را در نزدیکی خود نداشته باشید، احتمالاً از این قبیل افراد در فضای مجازی دیدهاید. امروز میخواهیم کمی در مورد این ویژگی و اثر آن در موفقیت صحبت کنیم.
پشتکار چیست
پشتکار یعنی توانایی این را داشته باشید کاری را که شروع کردید به پایان ببرید، حتی اگر باب میل شما نیست.
پشتکار یعنی در انجام کارها تلاش کنید و استقامت داشته باشید به راحتی جا نزنید
اینها تعاریف عمومی هستند که از پشتکار وجود دارد. افرادی که پشتکار و اراده دارند، به راحتی جا نمیزنند.
آنها تا سرحد توان خود برای کاری که انجام میدهند انرژی میگذارند و آن را تمام میکنند.
یکی دیگر از تعاریفی که نزدیک به پشتکار هست، نظم شخصی است.
نظم شخصی یعنی انجام دادن کارهایی که باید انجام بگیرد چه از انجام دادن آنها خوشمان بیاید چه نیاید.
افرادی که پشتکار قوی دارند معمولاً در انجام وظایف خود کوتاهی نمیکنند و کمتر شاهد این هستیم که از کاری به کار دیگر بپرند و معمولاً در مسیر خود استوار و ثابت قدم هستند.
پشتکار ژنتیکی است؟
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که آیا پشتکار ژنتیکی است؟ یا میتوان آن را تقویت کرد؟
بخشی از تمام ویژگیهای روانشناختی هر انسانی ژنتیکی است، اما نکتهی مهم این است که ژنتیک و محیط با هم در تعامل دائمی هستند.
یعنی نمیتوان ژنتیک را خارج از مفهوم محیط و تجربیات زندگی شخص تعریف کرد. به همین دلیل اغلب این ویژگیها (مثلاً همین پشتکار) کاملاً قابل یادگیری و تقویت هستند و اینگونه نیست که تمام آن را ژنهای ما تعیین کنند.
تمام ویژگیهای انسان هم تحت تاثیر ژنها قرار دارند و هم تجربه.
در نهایت به این نکته میرسیم: نه فقط ژنتیک و نه فقط پرورش. بلکه هر دو
پس اگر شما از نظر ژنتیکی پشتکار ضعیفی دارید با پرورش میتوانید این نقص را جبران کنید و پشتکار خود را بالا ببرید.
نقش اشتیاق
گاهی ممکن است ما خیال کنیم پشتکار به تنهایی باعث موفقیت ما میشود ولی این موضوع اشتباه است.
یکی از مهمترین نکاتی که باعث شکلدهی به پشتکار و موفقیت میشود اشتیاق است.
اگر کسی به چیزی واقعاً علاقه شدید و اشتیاق نداشته باشد، احتمالاً در مواجهه با آن پشتکار کافی را از خود نشان نمیدهند.
نیاز است که موضوع حداقل اشتیاقی برای شخص ایجاد کند.
زمانی که این دو موضوع با هم ترکیب میشوند، یک قدرت فوقالعاده ایجاد میکنند که شخص را رو به جلو پیش میبرند و در مسیر موفقیت قرار میدهند.
بهترین و ایدهآلترین حالت زمانی است که هر در گزینه در شخص در سطح بالایی قرار دارد، در این صورت احتمال موفقیت شخص بسیار بالاتر میرود.
پشتکار یا استعداد
یکی از قدیمیترین سوالاتی که همیشه برای بشر وجود داشته است، این است که پشتکار مهمتر است یا استعداد؟
در مقاله شانس و موفقیت در مورد تفاوت اهمیت شانس و تلاش صحبت کردیم. اینجا میخواهیم بحث پشتکار و استعداد را مطرح کنیم.
ببینیم کدامیک نقش پررنگتری در موفقیت بازی میکنند.
ما زمانی که به افراد موفق نگاه میکنیم، دوست داریم آنها را استعداد و نبوغ خالص بدانیم، نه تلاش. نیچه این موضوع را این گونه توضیح میدهد:
خودبینی ما، خوددوستی ما، مکتب فکری نوابغ را ترویج میدهد. چون اگر به نبوغ به صورت چیزی جادویی نگاه کنیم، مجبور نیستیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم و نقصهایی را در خودمان تشخیص دهیم… وقتی به یک نفر میگوییم ابرانسان یعنی اینکه: دیگر نیازی به رقابت نیست.
این توضیح نیچه به ما میگوید که چرا دوست داریم موفقترین افراد را صرفاً استعداد خالص بدانیم.
زیرا اگر بگوییم آنها با تلاش به اینجا رسیدهاند، آنگاه یه الزام در ما ایجاد میشود که چرا من تلاش نکنم و به این جایگاه نرسم؟!
موفقها استعداد ندارند؟
آیا این صحبت به این معناست که این افراد استعداد ندارند؟! قطعاً خیر!
آنها حتماً استعداد بالایی در رشته خود داشتهاند اما موضوع اینجاست که ما سالهای سال تلاش و شکست خوردن آنها را نمیبینیم!
ما زمانهایی که آنها از فرط خستگی تمرین بیهوش میشوند را نمیبینیم و فقط نتیجه نهایی را نگاه میکنیم و فکر میکنیم این نتیجه از آسمان نازل شده است.
مهارتها نتیجهی استعداد و تلاش هستند.
شخص در موضوعی خود را با استعداد میداند (هرچند اندک)، سپس با تلاش و پشتکار آن استعداد را شکوفا میکند.
موفقیت نتیجهی مهارت و تلاش است.
مهارتی که با تلاش بسیار زیاد و ناشی از یک استعداد اولیه به دست آمده و حالا با تلاشی چند برابر مجدداً شکوفاتر شده و به موفقیت منجر میشود.
لازم است بدانیم که مهارت و استعداد معادل موفقیت نیستند.
بدون تلاش و پشتکار، استعداد شما چیزی بیشتر از پتانسیلهای تحقق نیافته نیست.
بدون تلاش مهارتهایتان چیزی بیشتر از آنچه میتوانستید انجام دهید ولی انجام ندادهاید نیست.
با تلاش استعداد به مهارت تبدیل میشود و درست در همان زمان، تلاش مهارت را بارور میکند.
پیوستگی پشتکار
پشتکار در کوتاه مدت تعریف نمیشود. اینکه شما ناگهان به چیزی علاقمند شوید و چند ماه دنبالش بروید پشتکار نیست.
پشتکار یعنی شما سالها کاری را که شروع کردید رها نکنید.
یعنی در بدترین شرایط هم به جای بهانه آوردن برای کارتان تلاش کنید.
یعنی وفادار ماندن به اشتیاقتان تا زمانی که نتیجه دهد.
دانستن این موضوع اثر مهمی در موفقیت فردی دارد.
گاهی شخص گمان میکند با چند ماه پیگیری یک موضوع میتواند موفقیت بزرگی به دست آورد.
در حالی که واقعیت جهان رقابتی امروز چنین چیزی را رد میکند.
شخص باید سالها وقت و انرژی خود را صرف یک موضوع کند و امیدوار باشد که در انتها دستاوری نصیبش شود.
پیوستگی بسیار مهمتر از حرارت و هیجان اولیه است.
اهمیت پیوستگی پشتکار
چرا این پیوستگی انقدر مهم است؟
زمانی که شخصی کاری را با علاقه و اشتیاق آغاز میکند، قطعاً در ابتدا کامل نیست.
این عدم کامل بودن الزامی ایجاد میکند که شخص دائماً به دنبال نقاط ضعف و نقص بگردد و آنها را برطرف کند.
اگر شخص پیوستگی کافی نداشته باشد، زمانی که با انتقاد یا نقطه ضعفی مواجه میشود به سرعت جا میزند.
این جا زدن در هر مرحلهای که باشد باعث میشود که شخص از مسیر موفقیت جا بماند.
به همین دلیل است که یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت پیوستگی در پشتکار است.
یعنی پشتکار را به صورت لحظهای نگاه نکنیم، بلکه به صورت یک رفتار بلندمدت و پیوسته در نظر داشته باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.